معنی لبه برنده شمشیر

حل جدول

لبه برنده شمشیر

دم


لبه شمشیر

یلمان

دم


لبه تیز شمشیر

دم


شمشیر برنده

صارم، حسام، صمصام

صارم، صمصام

صارم

صمصام

حسام


لبه

کنار و حاشیه، طرف تیز کارد و شمشیر

کنار، حاشیه، طرف تیز کارد و شمشیر، کناره چیزی

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

لبه

لبه. [ل َ ب َ / ب ِ] (اِ) تیزنا. تیزه. دَم.حدّ. لب. دَمه. حرف. طرف برنده ٔ کارد و امثال آن.
- لبه از ظرفی یا جامه ای یا دیواری و غیره، کنار. حاشیه. طرف و جانب آن.
- لبه ٔ شمشیر، تیزنای آن.
|| آفتاب گردان (در کلاه):
دوخته بر طرف کلاهش لبه
وان لبه بر شکل مه یکشبه.
ایرج میرزا.
- لبه دادن (ظرف) و لبه ندادن آن. رجوع به لب دادن شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

لبه

طرف برنده کارد و امثال آن، دم، لب

فرهنگ معین

لبه

کنار، حاشیه، طرف برنده کارد. [خوانش: (لَ بِ) (اِ.)]

معادل ابجد

لبه برنده شمشیر

1148

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری